قدس آنلاین: ایالات متحده در اقدامی کاملاً انفعالی و خلاف تمامی قواعد عرف بینالملل، در راستای اهداف انتخاباتی ترامپ سرانجام به نظر خود با فعال کردن یکطرفه مکانیسم «اسنپبک»، ماشه را علیه جمهوری اسلامی ایران چکاند اما این اقدام برای ایالات متحده نیز تبعاتی به دنبال خواهد داشت. نخستین پیامد اقدام یانکیها تزلزل بیش از پیش نظم بینالملل هست که دستپخت خود غرب است. واشنگتن در حالی مدعی بازگشت تحریمها علیه کشورمان آن هم با توسل به برجام شده که این کشور دو سال پیش به صورت رسمی از این توافقنامه خارج شده است و توسل یانکیها به مکانیسم ماشه هیچ مبنای حقوقی نداشته و توسط سازمان ملل رد شده است. از سوی دیگر این تصمیم با مخالفت دیگر کشورها مواجه شده اما آمریکا با قلدری همچنان بر پیشبرد سیاستهای ضدایرانی خود تأکید دارد. این حرکت خارج از عرف بیش از پیش روابط بینالملل را لرزان کرده و آن را به چالش میکشد. این موضوع در بعد دیگر، بیاعتباری هر چه بیشتر آمریکا را در پی خواهد داشت. واقعیت آن است که بسیاری از دولتها رویکرد یکجانبه دولت ترامپ را رد میکنند و موقعیت کنونی میتواند آنها را بیش از گذشته علیه واشنگتن شورانده و ایالات متحده را به انزوا بکشاند. روسیه و چین به عنوان دو عضو شورای امنیت هم اکنون مورد تحریم آمریکا قرار دارند. اروپا به عنوان متحد دیرین واشنگتن هم از نوع نگاه آمریکا به اتحادیه و همچنین نوع موضعگیری آن در قبال پیمان ناتو دلسرد است و همه این عوامل میتواند جدایی دو سوی آتلانتیک را سرعت بخشد. ولی موضوع مهم دیگر تأثیر رویکرد دولت ترامپ بر شکافهای درونی جامعه آمریکاست. ایالات متحده این روزها و به ویژه پس از شکلگیری بحران کرونا و همچنین اعتراضها علیه نژادپرستی و نابرابری سازمانیافته در ارکان این کشور کاملاً دوقطبی شده و موضع ترامپ موجب تشدید این وضعیت میشود.
در این میان اکنون واکنش قاطع کشورمان به ماجراجویی و تصمیم نابخردانه کاخسفید نشینان نیز امری ضروری به نظر میرسد. تکروی واشنگتن و بهویژه اقدام اخیر آنها نشان داد که یانکیها و انگلیس، همنژاد اروپاییشان، تنها زبان زور را میفهمند و در مقابل آن مجبور به کرنش میشوند. این واقعیت در ماجرای توقیف نفتکش انگلیسی توسط نیروهای نظامی کشورمان به عینه مشخص شد. ماجرا از جایی شروع شد که مقامات جبلالطارق در 13 تیر سال گذشته به دستور انگلیسیها و با دخالت نیروی دریایی این کشور نفتکش «گریس 1» را که حامل نفت خام ایران بود توقیف کردند. ۲۸ تیرماه ایران با توقیف نفتکش انگلیسی «استنا ایمپرو» نشان داد دیگر دوران بزندررو تمام شده و تنها راه ایستادگی استفاده از راهبرد مقاومت فعال است. این حرکت موجب شد انگلیسیها از اقدامهای مشابه پرهیز کرده و در روندهای مرتبط با ایران جانب احتیاط را در پیش گیرند. واقعیت آن است که رفتار کنونی آمریکا را با اوباش خیابانی میتوان مقایسه کرد. راه برخورد با این اراذل هم تنها اقدام از موضع قدرت است. رویکرد ما در برابر زیادهخواهیهای دولت ترامپ هم بر این مبنا باید شکل گیرد. اظهارات هشدارآمیز اخیر سردار حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خطاب به مقامات کاخ سفید هم قطعاً در این زمینه بیتأثیر نیست.
بازبینی احتمالی در برجام، تعلیق بازرسیها و کاهش همکاری با آژانس انرژی اتمی و حتی خروج از معاهده منع گسترش هستهای (NPT) هم دیگر راههایی است که تاکنون از سوی مقامات و کارشناسان کشورمان در مورد واکنش احتمالی ایران در مقابل آمریکا مطرح شده است. جمهوری اسلامی با خروج ایالات متحده از برجام پنج گام کاهشی تعهدات خود را آغاز کرد اما این حرکت ادامهدار نبود. به نظر میرسد تداوم این جریان میتواند یک ایده مناسب باشد. البته بهتر آن بود هنگامی که ترامپ برجام را پاره کرد ما هم در واکنشی متقابل که در نظام بینالملل مرسوم است آن را آتش میزدیم. در آن صورت اقدام ما به عنوان حرکتی واکنشی از سوی جامعه جهانی کاملاً پذیرفته به نظر میرسید. با وجود این اکنون هم دیر نشده و تنها باید دولت در این زمینه قاطعیت به خرج دهد. در این میان مجلس هم وظیفه مهمی عهدهدار است. این نهاد اکنون طرح «اقدامهای متقابل» در مقابل رفتار خصمانه آمریکا را مدنظر دارد و باید با جدیت آن را پیگیری کند.
انتهای پیام/
نظر شما